تاریخچه شهر امیدیه ، آغاجاری ، میانکوه و حومه

این وبلاگ به منظور جمع آوری اطلاعات پیرامون تاریخ شهر امیدیه و حومه میباشد

تاریخچه شهر امیدیه ، آغاجاری ، میانکوه و حومه

این وبلاگ به منظور جمع آوری اطلاعات پیرامون تاریخ شهر امیدیه و حومه میباشد

خاطرات ملک محمد کریمی

خاطرات ملک محمد  کریمی اورگانی

ملک محمد فرزند عبدالمحمد در سال ۱۳۳۷ در شهر مسجدسلیمان بدنیا آمد.پدرش کارگر شرکت نفت بود و به گفته خودش دو ساله بودکه پدرش به امیدیه منتقل شد.او به همراه خا نواده و با یک هواپیما که گنجایش ۲۰تا ۳۰ مسافر داشت از مسجدسلیمان به امیدیه آمد.در سن چهار سالگی دو مساله باعث شد که او هرگز در زندگی لب به سیگار و مشروب نزند.

وی می گوید: یک روز در لین مشغول بازی بودم که یک سیگار روشن پیدا کردم ،آنرا برداشته و پک محکمی به آن زدم ؛بلافاصله سرفه شدیدی کرده و حالت تهوع به من دست داد. از آن زمان از سیگار متنفر شدم.در همین سن چهار سالگی بود که به همراه خانواده به خانه یکی از آشنایان رفتم . او که آدم شوخ طبعی بود برای اینکه سر به سرم بگذارد بجای شربت سن کوییک یک لیوان آبجو به من داد و من از همه جا بی خبر آنرا سر کشیدم ،به یکباره حالم بهم خورد واز این حالت  من بشدت خنده اش گرفت،اما نمی دانست چه خدمت بزرگی به من کرد،زیرا از آن موقع من از مشروبات الکی متنفر شدم.

در آن زمان دوره ابتدایی شش ساله بود و تنها مدرسه ابتدایی پسرانه در امیدیه

ادامه مطلب ...

خاطرات محمد ایران پور مبارکه

 

خاطرات محمد ایران پور مبارکه

قبل از نوشتن خاطرات او لازم است که بدانیم که بعد از کشف نفت در خوزستان و ایجاد امکانات در مناطق نفت خیز سیل مهاجران از شهرها و روستاهای ایران به طرف این نواحی آغاز شد. باغ بهادران،مبارکه، قهفه رخ،سده و هفشه جان از جمله این شهرها بودند.تعدادی ازاین مهاجران به عنوان کارگر به استخدام شرکت درآمده و تعدادی دیگر هم در بازار مشغول به کار شدند. محمد ایران پور از جمله این افراد بود.

او هم اکنون در سن هفتاد و چهارسالگی ساکن مبارکه و صاحب یک مغازه لوازم الکتریکی در خیابان امام خمینی این شهرستان می باشد. وی در سال 1316 در یک خانواده روستایی درمبارکه به دنیا آمد.محمد از هنگامی که خود را شناخت در کنا ر پدر و برادرانش مشغول کشاورزی بود،اما عشق به تحصیل باعث شد که در کنار کار کشاورزی از تحصیل غافل نشود،آنچنان که تا کلاس ششم ابتدایی به تحصیل ادامه داد وبه دلیل اینکه در آن زمان در مبارکه دبیرستان وجود نداشت از ادامه تحصیل باز ماند، اما روح نا آرام محمد وآگاهی از ناشناخته ها بعلاوه کارهای سخت کشاورزی سبب شد که به دنبال راه گریزی برای رفتن از مبارکه باشد.

ادامه مطلب ...

خاطرات آقای الله کرم اسماعیلی

 

 

آقای الله کرم اسماعیلی فرزند علی داد متولد 1334 منازل فرهنگیان پشت بیمارستان متولد قلعه گلاب از توابع بندر دیلم

با پدر و مادرم 15 نفر بودیم . که به جز پدر و مادرم 8 پسر و 5 دختر بودیم .پدرم کشاورز ی و تجارت می کرد . تجارتش خرید اجناس از دیلم و فروش انها در بهبهان بود . حدوداً تا 16 سالگی ساکن قلعه گلاب بودیم . بدلیل کمی درآمد کشاورزی مجبور به هجرت به محافل کار و کارگری مناطق صنعتی خوزستان و زیدون و دیگر شهرهای درآمدی خوزستان  شدیم .  با توجه به گفتار بزرگان و ریش سفیدان آن دوره که در مجالس و محافل شیرین آن دوره و در مجالس محافل شیرین آن روزگار به جای ماهواره امروزی مجالس شیرین و نشستهای بی ریا از ریش سفیدان خانواده ها صورت می گرفت طی گفتارهای آن دوره و توصیف کارهای مردان بزرگ از سران بختیاری و بویراحمد و فارس آن روزگار سخنها می راندند . اتحاد ملی و همدلی و ایل کوچهای پی در پی از مهرماه تا 15 فروردین که عشایر غیور بختیاری و بویر احمد و قشقاییهای استان فارس از کوهستانهای سترگ حوزه نورآباد ممسنی گرفته تا رشته کوههای سترگ زاگرس جنوب شرقی از دامنه های گچساران و کوهپایه های بی بی حکیمه تا نواحی رودخانه زهره و ادغام رودخانه زهره به خیر آباد در بلندیهای سردشت زیودن تا منتهی الیه شرق و غرب این رودخانه و بیشه زارهای سرسبز بخش زیدون تا حدود روستای سورمقداد که به گویش امروزی پیچ شرکت فلور و سه راهی قهوه خانه سکیاس ، ورودی جاده بیله وون ، خط معروف شیراز قدیم با برافراشتن سیاه چادرهای سنتی ایلات مختلف بختیاری ، بویر احمد و قشقایی های بزرگ صحنه های خیره کننده و بی بدیل که گویی از چهر و مهر ایرانیان سرچشمه گرفته بود یک همدلی و افق اتحاد ملی را نوید می داد . که باید گفت :

ادامه مطلب ...